کد مطلب:315902 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:176
حنجره ی آقای عاشوری را شفا داد
حجةالاسلام و المسلمین آقای شیخ محمد صادق (شیخ حبیب) عاشوری از طلاب مهذب و راستگوست كه چندین سال است در حوزه علمیه قم مشغول تحصیل است. در ارتباط با توسلی كه به قمر بنی هاشم علیه السلام داشته به حقیر چنین نوشت:
حدود سال 1379 شمسی روز بیستم محرم آن سال بعد از خاتمه ی مجالس محرم، دچار گرفتگی صدا شدم و بعد از مراجعه به اطبای مختلف و مداوا نتیجه ای حاصل نشد، ماه صفر آن سال نیز نتوانستم منبر بروم، بعد از گذشت حدود پنج ماه وضعیت سخن گفتن خیلی به زحمت بود، و با تحمل درد تا حدود چند كلمه به فاصله كوتاه با مخاطب صحبت می كردم.
بعد از مراجعه به یكی از پزشكان قم، ایشان در تشخیص گفتند: یك طرف حنجره ی شما از كار افتاده و این دواهایی كه استفاده می كرده اید مؤثر نیست و كار خاصی از دست ما برنمی آید. وقتی از علت مرض سؤال كردند و متوجه شدند كه در ایام محرم و بعد از روضه خوانی بوده است، سفارش به توسل به اهل بیت عصمت و طهارت نمودند و نمونه هایی از این توسلات را در بین پزشكان اشاره كرد.
این جمله مرا خیلی متأثر كرد، به قمر بنی هاشم اباالفضل العباس علیه السلام متوسل شدم. روزی در خلوت با حضرت زمزمه می كردم و اشك می ریختم، لحظه ای به ذهنم خطور كرد كه ممكن است بادكش كردن حنجره و گلو برای این قضیه مفید باشد، فردای آن روز با یكی از كسانی كه در سابق حجامت سنتی می كرد، برخوردم از او سؤال كردم: آیا می شود این قسمت بدن را بادكش كرد؟ ایشان تأملی كرد و گفت: فردا صبح بیا، توكل بر خدا. فردای آن روز وقتی خواست اطراف حنجره و گلو را بادكش كند، به طرف بالا نگاهی كرد و با حال خضوعی گفت: یا اباالفضل! این كلام او در دل من موجی از امید ایجاد كرد، چون نمی دانست كه من متوسل به آقا اباالفضل علیه السلام شده ام و بحمدالله بعد از دو نوبت مداوا با عنایت خاص آن حضرت ناراحتی برطرف شد.
محمد صادق عاشوری 20 جمادی الاولی 1427 هجری قمری
[ صفحه 222]
حدود سال 1379 شمسی روز بیستم محرم آن سال بعد از خاتمه ی مجالس محرم، دچار گرفتگی صدا شدم و بعد از مراجعه به اطبای مختلف و مداوا نتیجه ای حاصل نشد، ماه صفر آن سال نیز نتوانستم منبر بروم، بعد از گذشت حدود پنج ماه وضعیت سخن گفتن خیلی به زحمت بود، و با تحمل درد تا حدود چند كلمه به فاصله كوتاه با مخاطب صحبت می كردم.
بعد از مراجعه به یكی از پزشكان قم، ایشان در تشخیص گفتند: یك طرف حنجره ی شما از كار افتاده و این دواهایی كه استفاده می كرده اید مؤثر نیست و كار خاصی از دست ما برنمی آید. وقتی از علت مرض سؤال كردند و متوجه شدند كه در ایام محرم و بعد از روضه خوانی بوده است، سفارش به توسل به اهل بیت عصمت و طهارت نمودند و نمونه هایی از این توسلات را در بین پزشكان اشاره كرد.
این جمله مرا خیلی متأثر كرد، به قمر بنی هاشم اباالفضل العباس علیه السلام متوسل شدم. روزی در خلوت با حضرت زمزمه می كردم و اشك می ریختم، لحظه ای به ذهنم خطور كرد كه ممكن است بادكش كردن حنجره و گلو برای این قضیه مفید باشد، فردای آن روز با یكی از كسانی كه در سابق حجامت سنتی می كرد، برخوردم از او سؤال كردم: آیا می شود این قسمت بدن را بادكش كرد؟ ایشان تأملی كرد و گفت: فردا صبح بیا، توكل بر خدا. فردای آن روز وقتی خواست اطراف حنجره و گلو را بادكش كند، به طرف بالا نگاهی كرد و با حال خضوعی گفت: یا اباالفضل! این كلام او در دل من موجی از امید ایجاد كرد، چون نمی دانست كه من متوسل به آقا اباالفضل علیه السلام شده ام و بحمدالله بعد از دو نوبت مداوا با عنایت خاص آن حضرت ناراحتی برطرف شد.
محمد صادق عاشوری 20 جمادی الاولی 1427 هجری قمری
[ صفحه 222]